معنی اثری از آلبرکامو
حل جدول
برنده نوبل ادبیات در سال 1957 میلادی
اثری از آلبرکامو
آدم اول، افسانه سیزیف، بیگانه، پشت و رو، تسخیر شدگان، حکومت نظامی، سقوط، سوء تفاهم، طاعون، عادل ها، کالیگولا، مرثیه ای برای راهبه، مرگ خوش
مرگ خوش
کالی گولا
آلبرکامو (1913-1960،فرانسوی)
برنده نوبل ادبیات در سال 1957 میلادی
سخن بزرگان
به دست آوردن خوشبختی، بزرگترین پیروزی زندگی است.
واژه پیشنهادی
بیگانه - طاعون - سقوط -خوش -افسانه سیزیف -انسان طاغی
آدم اول
نمایشنامه ای از آلبرکامو
کالیگولا
مقاله ای فلسفی نوشته آلبرکامو
افسانه سیزیف
لغت نامه دهخدا
اثری. [اَ را] (ع ص) مرد بسیارمال. مقابل ثَروی، زن بسیارمال.
اثری. [اَ ث َ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اثر. (منتهی الارب). منسوب است به اثر که بمعنی حدیث و طلب آن و تبعیت از آن میباشد. (سمعانی). محدّث. اخباری: حسین اثری بن عبدالملک. عبدالکریم اثری بن منصور.
اثری. [اَ را] (ع اِ) نامی از نامهای مردان.
اثری. [اُ را] (ع اِمص) اسم مصدر از اُثرَه.
ابن اثری
ابن اثری. [اِ ن ُ اَ] (اِخ) رجوع به ماشأاﷲبن اثری شود.
معادل ابجد
1019